درحال بارگذاری

گروه: فرهنگ / حوزه قرآن و فعالیت های دینی/ایران شناسه: ۹۲۶۶۵۲۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵ : ۱۱ بازدید: ۵۴۹۹دیدگاه: ۰

هنرو كاركرد ماه مبارك رمضان

هنرو كاركرد ماه مبارك رمضان ماه رمضان هرساله از راه مي رسد؛ ماهی که درس‌های تهذیب نفس،‌ پرهیز از گناه و تمرین توبه و انابه مرور می‌شود و بازگشت به خویشتن خویش و خدای خود، سرلوحة رفتار انسان‌های پاک وجوانان جویای حقیقت ومعنویت قرار می‌گیرد. بی‌هیچ تردیدی، ضروری‌ترین وظیفه و هدف انسان‌های متعالی، خودسازی و خویشتن‌داری است تا رستگاری‌شان تحقق یابد.

پايگاه خبري تحليلي «نيک رو»،

ماه برکت زِ آسمان می آید

صوت خوش قرآن و اذان می آید

تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه

تبریک،بهار رمضان می آید

 

ماه رمضان هرساله از راه مي رسد؛ ماهی که درس‌های تهذیب نفس،‌ پرهیز از گناه و تمرین توبه  و انابه مرور می‌شود و بازگشت به خویشتن خویش و خدای خود، سرلوحة رفتار انسان‌های پاک وجوانان جویای حقیقت ومعنویت قرار می‌گیرد.

بی‌هیچ تردیدی، ضروری‌ترین وظیفه و هدف انسان‌های متعالی، خودسازی و خویشتن‌داری است تا رستگاری‌شان تحقق یابد. رستگار کسی است که جان را پاک سازد»[1]  وماه رمضان فرصت مغتنمی است برای آنان که دست وپا بسته‌ زندگی و مشکلات آن هستند تا جان را ازآلودگی‌ها و دلبستگی‌ها رهایی بخشند، تمرین عبودیت کنند و خالی ازدغدغه‌های دنیایی،‌ به تاریک و روشن آینده خود بیندیشند.

ماه رمضان، ماه عبادت است؛ ‌عبادت خداپرستان صرفاً روزه گرفتن، ‌قرآن ختم کردن و ذکر گفتن نیست ـ هرچند آن اعمال هم بر نورانیت وجود خواهد افزود - قدم اول در عبادت، تأمل و تفکر است که یک لحظه تفکر، بهتر از یک سال عبادت است» و بهترین عبادت‌ها تفکر است.  

آری؛ ماه رمضان، ماه تأمل،‌ تفکر و تدبر است. اگرآدمی دل از آرزوها و نیازهای مادی تهی نکرده و ذهن و فکرش هنوز مشغول و دلبسته آن‌ها باشد، چگونه می‌تواند به فلسفه اعمال ماه رمضان - که روزه گرفتن، ختم قرآن و ذکر گفتن و... جزوی ازآن است - بیندیشد؟ و اگر شخصی،‌ فرصت مغتنمی یافت و بارها در این ماه، قرآن را ختم کرد و تهی از اندیشه و تأمل، هزاران بار، لب به ذکرالهی مترنم و متبرک نمود، آیا می‌توان تأثیر معنوی چندانی ازآن همه عبادت را برای او انتظارداشت؟!

قطعاً چنین نیست. راز تأثیرگذاری عبادات و ماندگاری آنها درجان وجود خداپرستان، عمق معرفت و شناخت آنان از عبادات است و اگر کسی روزه گرفت و به گناهان گذشته خود نیز پرداخت، راز این تناقض به همین ناشناسایی و غربت میان انسان و فلسفه عبادت بازمی‌گردد...

روزه یعنی نفس خود پاک کن

قلب ابلیس درونت چاک کن

راه پرواز است سوی آسمان

ماه گردیدن بسان عاشقان

 

هنر رمضان تضعیف ابعاد حیوانی و تقویت ملکات نفسانی

رمضان ازمصادیق صفات«عجیب» و «غریب»است؛ آن چنان که عوام آن را ماه خدا می‌دانند، از نظر خواص نیز ماه انسان، یعنی ماه بندگان خداست.

«عظمت»، ‌«کرامت»، «شرافت» و «فضلیت» فوق حدتصور رمضان، ‌این ماه را میان سایرماه‌های سال برجسته کرده است.این چهار وصف که در اغلب معارف این ماه به آنها اشاره شده است، تا پایان ماه،تبدیل به اوصاف انسان‌هایی می‌شودکه رمضان را درک و در مکتب مبتنی برتقوای آن،خود را تربیت نموده و صیقل داده باشند. عنایت، رحمت، آمرزش و لطف بی‌پایان خداوند نسبت  به همه موجودات به‌ ویژه انسان و بالاخص مؤمنان و عبادت‌پیشگان دراین ماه، سبب تفاوت و برتری این ماه نسبت به بقیه ایام است.

رمضان، ماه انسان و خروجی نهایی آن، انسانیت است. انسان،گل سرسبد و انسانیت- که عبودیت جزو لایه‌های درونی آن است- غایت آفرینش است. هنررمضان تضعیف ابعاد حیوانی و تقویت ملکات نفسانی و ارتقای روحی انسان و استقراراو درمدارانسانیت است.

هنررمضان، تحول‌پذیرکردن انسان تا مرحله تقرب رحمانی و عاری‌سازی او ازخصایص شیطانی است. از این‌ رو کارکرد رمضان، محدود  به اطاعت او از امر به «نخوردن و نیاشامیدن» نیست. گرچه طبع و صنعت‌ الهی انسان، خوردن را نخستین عمل مقدماتی برای سایراعمال و مبدأ هرخیر و شرروحی و جسمی انسان مقرر کرده است و آن را یکی ازلوازم قطعی حیات و رشد انسان از دوره جنینی تا آخرین لحظه نزدیک به موت او قرارداده است، اما محدودیت ده، چهارده ساعته انسان، در نخوردن و نیاشامیدن، بدون درنظرگرفتن دیگر وجوه تأثیرگذار(کاریزمای) رمضان، نمی‌تواندتنها عامل ورود انسان به مدارج انسانیت باشد.

کارکرد رمضان،تقواست؛ حصول تقوا و وصول آثارتبعی آن درانسان،یعنی دستیابی انسان به قدرت مغزافزاری و نرم‌افزاری یک برنامه کامل(پکیج) خودسازی که قادراست انسان را برای حداقل یک‌سال- تا رمضانی دیگر- رمضانی و با تقوا نگه ‌دارد واین توانایی را فقط باید ازآن رمضان دانست و خداوند متعال هیچ وقت دیگری ازایام طبیعت را به چنین قدرت تأثیرگذاری مجهز نکرده است.

فکر ناقص، عمل اندک وعبادت ناچیزبندگان، با عنایت ویژه رمضانی خداوند،کامل وتمام به حساب می‌آید و چندین برابرثواب و پاداش- نسبت  به دیگر اوقات سال- همراه آمرزش همه گناهان و پاک کردن پرونده گذشته و حتی بخشش پیشاپیش انسان نسبت به خطاها و لغزش‌های آینده را جایزه قبول اعمال رمضانی او، منظور کرده است.

درشب قدر،این پرونده جدید انسان، به توشیح حضرت حجت‌ بالغه، حضرت متعال درهستی می‌رسد. در رمضان، همه درهای رحمت الهی  به صورت یکجا و هماهنگ به روی هرفکر صواب،‌ عمل قبول و عبادات هرچند قلیل انسان گشوده می‌شود؛ حتی خواب و لمیدن،خوردن وآشامیدن آدمی ازافطارتا سحر – خصوصا درهنگامه سحر- ازثواب‌های کلان و پاداش‌های بزرگ برخوردار می‌شود. این مقدار و هزاران نکته ناگفته دیگر برای عظیم و «عجیب»دانستن رمضان،کافی نیست؟ اما رمضان با همه بزرگی و عظمتش «غریب» هم هست. شأن آن شناخته، قدر و منزلت آن دانسته وحساب وکتاب آن، برجسته نیست. عوام از سرتکلیف دینی در این ماه روزه می‌گیرند و هر کدام درحد توانایی‌اش در شب و روزآن، عبادت لنگانی دارند، اما ملزم  به تأمل، تدبر و تعقل درباره رمضان نیستند. خواص ازسردرک دینی و معرفت، ایام آن را روزه می‌گیرند و همه اوقات خویش را صرف بهره‌گیری و ذخیره‌سازی ره‌آوردهای معنوی آن می‌کنند و کمتر تأملات و تدبرات و تجارب معنوی به دست آمده خویش را به رشته تحریردرآورده وآن را در اختیار دیگران قرار می‌دهند.کم‌کاری، کم‌نویسی و محدودیت بروندادهای اندیشمندان الهی درباره رمضان سبب شده است که:

1 - رمضان برای دوستانش بهره‌وری کاملی نداشته باشد.

2 - فاصله‌گیری محرومان ازرمضان با رمضان،درهرسال بیشتر شود.

3 - دشمنان رمضان، زیبایی‌های زیاد، قشنگی‌های دوست داشتنی، مهرورزی‌های فراوان و انرژی‌های مثبت آن را که منشأ جلای باطن وزینت ظاهرانسان می‌شود مشاهده نکنند.

4 - جامعه شناسان، روان‌شناسان و نظام‌سازان اجتماعی،تأثیرات فراوان رمضان درکاهش جرائم اجتماعی، ‌افزایش مهرآفرینی انسانی، تولید وفق و مدارایی،صبر و شکیبایی و صلابت و پایداری در جوامع انسانی را نادیده بگیرند.

آیا ناتوانی عوام در تولید اندیشه،کم کاری و بی‌حالی خواص در نشراندیشه، ‌بی‌اعتنایی اندیشه‌سازان بشری، دوری سال افزون مخالفان و لجاجت دشمنان به اندیشه‌های سترگ و تأثیر انسان‌ساز و ذخایرمعنوی رمضان دلیل «غریب»بودن رمضان نیست؟[2]

آمد رمضان ز خواب غفلت برخیز

گل کرد سپیده سعادت، برخیز

بشکاف فلک را و چو حافظ، سرمست

طرحی دگر انداز و ز عادت برخیز

 

رمضان؛ فصل جدید در عبادات سالانه انسان‌های مؤمن

رمضان، که «ماه خدا» و «بهار قرآن» نام گرفته، فصل جدیدی در عبادات سالانه انسان های مؤمن و ماه نزول آیات شریفه قرآن است که خداوند به آن اشاره دارد: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًی لِلنَّاسِ»[3] ؛ چنان که در آیه دیگری می فرماید: «اِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ.»[4]

«قدر»، از لیالی ماه مبارک رمضان، که نزول قرآن درآن واقع شده و از آن به «لیله مبارکه» نیز تعبیر گردیده،[5] شب تعالی و صعود به قلّه کمال انسانی است که خداوند آن را برای انابه همه حق جویان، بخصوص پیروان اهل بیت علیهم السلام ، فراهم آورده و تلاوت قرآن را در آن شب و در دیگر ایّام به همراه دیگر اعمال صالح، تجارتی بدون ضرر و زیان برای انسان های مؤمن می داند که سبب رستگاری آنان        می گردد؛ چنان که می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاه وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَه یَرْجُونَ تِجَارَةً  لَن تَبُورَ.» [6]

مقصود از «تلاوت آیات» از منظرامام صادق علیه السلام فهم مراد خدا و عمل بدان ها و امید به وعده های الهی است؛ چنان که در روایت تفسیری از آن حضرت در ذیل آیه «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِه»[7]  آمده است که «یُرتّلونَ آیاتَهُ و یَتفهَّمونَ معانیَه و یَعملونَ بِاَحکامِهِ و یِرجونَ وعدَه و یَخشونَ عذابَهُ و یَتمثَّلونَ قِصصَهُ ...»[8]

 

 

قرآن با چه هدف و ضرورتی نازل گشته است؟

درخصوص نزول قرآن به واسطه روح الامین بر قلب مبارک پیامبر (ص) درماه رمضان[9] و بعثت ایشان وتداوم راه آن حضرت به واسطه امامان معصوم علیهم السلام،این پرسش مطرح است که قرآن با چه هدف و ضرورتی نازل گردیده است؟ واگر قرآن نازل نشده بود و راه پیامبر به واسطه شیعه تداوم نیافته بود، بشرامروزی چه سرنوشتی داشت ودرچه شرایطی بود؟ آیا او در راه پیشرفت خود، از همه حقایق و بهره های انسانی به دور بود و درتاریکی و جهل می زیست؟ آیا عقل وخرد اونمی توانست او رادرهمه مراحل زندگی یاری دهد؟ آیا او در برخورد با دیگران، بخصوص درجامعه کنونی، که تزاحم منافع بشری بیشترشده است، نمی توانست راه صحیح را از خطا تشخیص دهد و برمعرفت خود بیفزاید؟ آیا او از هدایت ورشد کمال انتخابی به دور بود و همچون حیوانات در مسیر زندگی و پیشرفت و تعالی خویش، از نوروحی بی بهره بود؟ آیا خرد ورزی او به ضمیمه هم اندیشی بادیگران نمی توانست او را درمسیرتعالی قراردهد؟ آیا ادیان پیشین، به ویژه یهودیت و مسیحیت، نمی توانند راهنمایی نیکو برای همه انسان های و در همه زمان ها باشند؟ آیا پس از نزول قرآن و بعثت پیامبر (ص) ، تداوم راه آن حضرت لازم نبود؟ وآیا به مفسّران واقعی قرآن نیاز نبود تا آن ها در کنار قرآن، راهنمای بشرتا قیامت باشند و با وجود آن ها،زمین هیچ گاه ازحجت خالی نباشد؟

پرسش های مذکور و دیگر پرسش ها در این خصوص، ذهن هر مسلمان و به ویژه هر مؤمن شیعی مسلک را به خود مشغول می سازند تا ضرورت نزول وحی قرآنی و برانگیختن پیامبر اکرم (ص) و تداوم راه او به واسطه امامان معصوم علیهم السلام را بیشتر بشناسد و بر فلسفه نزول قرآن و بعثت رسول ختمی مرتبت (ص) وامامت امامان دوازده گانه علیهم السلام ، بیشترآگاه شود و بداند که بدون تردید، اگر قرآن نازل نگردیده و پیامبر خاتم مبعوث نشده بود و راه او به واسطه معصومان علیهم السلام تداوم نیافته بود، مؤمنان واقعی همچون دیگر انسان های غیرمؤمن و مسلمان در جهل و تاریکی به سر می بردند و از نور هدایت قرآنی و پیشوایان دینی بی بهره بودند؛ زیرا خردورزی و بهره مندی ازعقل سالم، ما را به ضرورت بعثت پیامبر اکرم (ص) و نزول قرآن و ضرورت تداوم راه آن حضرت رهنمون می سازد تا عقل درکنار وحی، راه کمال را بیابد. هرگز خرد فردی وحتی خرد جمعی نمی تواند در قلمرو تمامی رفتارها و اعمال بشری راه صحیح راترسیم کند و بدان سو هدایت نماید تا سعادت بشرتضمین گردد. عقل بشری نیازمند وحی است تا به کمک او، بایدها و نبایدهای زندگی و رفتارهای اخلاقی مناسب و پسندیده را دریابد.

ازسوی دیگر، قوام هستی مبتنی بر حجت روی زمین، یعنی وجود پیامبر اکرم (ص) و سپس امامان معصوم علیهم السلام است و به خاطر وجود آن ها، زمین و آسمان ثابت و ماندگارند؛ زیرا وجود آن ها نور است و زندگی بدون نورمقدور نیست؛ چنان که امام کاظم (ع) می فرماید: «الامامه هی النورُ و ذلک قولُه:«آمِنوا بِاللّهِ و رسولِه و النورِالّذی اَنزلنا.»»[10]

امامان حجت خدا بر روی زمین هستند و زمین هرگز بدون حجت نیست؛ زیرا بدون وجود حجت، زمین نابود می شود؛چنان که حضرت صادق (ع) می فرماید:«لو بقیتِ الارضُ بغیرِامامٍ لَساخت»[11] وحضرت علی (ع) هم می فرماید: «اللّهمَّ بلی،لا تَخلُو الارضُ مِن قائمٍ بحجّه،اِمّا ظاهرا مشهورا اوخائفا مغمورا»[12]؛ آرى، هرگز زمين ازحجت الهی که قیام خواهد کرد خالى نمى‌شود، خواه ظاهر باشد و آشكار و يا ترسان و پنهان!. مغمور کسی است که ظلم او را احاطه کرده و بر او مسلط گشته است.[13]

امشب طلب عشق زِدلدار کنیم

شیطان رجیم را سر دار کنیم

امر فرجش اگر مهیا باشد

این ماه کنار یار افطار کنیم

 

دکتر اسدالله افشار

 

پی‌نوشت:

[1] - سوره شمس/ 9.

[2] -زم؛ محمد علی. به پیشوازماه پیشتاز، روزنامه همشهری: 10 شهریور ماه 1387.  

[3] - سوره بقره/ 185.

[4] - سوره قدر/ 1.

[5] - مکارم شیرازى؛ آیت ا...ناصر و همکاران، تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، 1370، ج 27، ص 192.

[6] - سوره فاطر/29.

[7] - سوره بقره/ 121.

[8] - منتخب میزان الحکمه، ص 418 به نقل از: تنیة الخواطر، ج 2، ص 236.

[9] - نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلَی قَلْبِک. (سوره شعراء/ 193)  

[10] - جمعه حویزی؛ عبدعلی.  تفسیر نورالثقلین، ج 16، ص 341.

[11] - عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى‌، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ، عَنْ أَبِي حَمْزَةَ، قَالَ:قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ: تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ؟ قَالَ: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ، لَسَاخَتْ»؛ ابو حمزة گويد بامام صادق عليه السلام عرض كردم:زمين بدون امام مي ماند؟ فرمود: اگر زمين بدون امام باشد فرو رود (و نظمش از هم بپاشد). الكافي (ط - دارالحديث)، ج‌۱، ص: ۴۳۷

[12] - عبده؛ محمد. نهج البلاغه، حكمت ۱۴۷، بیروت، دارالمعرفه، ص 37.

[13] - مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۳، حکمت ۱۴۷.

دکتر اسدالله افشار

اشتراک گذاری:
  • لینک کوتاه: https://www.nikru.ir/p/92665کپی شد

  • دیدگاه های ارسال شده شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زیان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
    • پربازدیدترین ها
    • شبکه های اجتماعی
    • بازار
    • آخرین اخبار
    سایت تجاریایران تک دکورفروشگاه طبیب